Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-29@06:27:12 GMT

داعش چگونه به پاشنه آشیل طالبان تبدیل شده است؟

تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۳۳۳۷۹

داعش چگونه به پاشنه آشیل طالبان تبدیل شده است؟

داعش خراسان اکنون به صورت هدفمند تضعیف بنیه نظامی و مشروعیت طالبان را هدف قرار داده و به پاشنه آشیل آن تبدیل شده است.

به گزارش مهر، داعش برای نخستین‌بار در ژانویه ۲۰۱۵ در کلیپی تصویری تشکیل شاخه ولایت خراسان خود در افغانستان و پاکستان را به شکل رسمی اعلام کرد. این گروه تروریستی در نیمه نخست سال ۲۰۱۵ موفق شد کنترل مناطق وسیعی از سرزمین‌های شرق ولایت ننگرهار را در دست بگیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما قدرت‌گیری داعش در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ با واکنش دولت مرکزی پیشین و گروه طالبان مواجه شد.

دولت سابق افغانستان با کمک نیرو‌های ناتو حملات خود علیه داعش را در سال ۲۰۱۹ گسترش داد و توانست بسیاری از عناصر آن را به هلاکت برساند. به طوری که اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان در نوامبر ۲۰۱۹ شکست داعش در افغانستان را اعلام نمود.

اما این گروه تروریستی توانست با بهره‌برداری از تنش‌های داخلی فعالیت‌های خود را از سال ۲۰۲۰ از سربگیرد. در حمله اوت ۲۰۲۰ داعش به زندان ننگرهار، نزدیک به ۳۰۰ زندانی فرار کردند که بیشتر آن‌ها از اعضای این گروه تروریستی بودند. در حمله عامل انتحاری داعش به فرودگاه کابل در اوت ۲۰۲۱ که از این حادثه به عنوان خونین‌ترین و خشن‌ترین حمله تروریستی بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر یاد می‌شود، حدود ۱۰۳ نفر ازجمله ۱۳ سرباز آمریکایی کشته شدند.

با این حال طالبان پس از رسیدن به قدرت اعلام کرد به زودی گروه تروریستی داعش را در سراسر افغانستان ریشه‌کن خواهد کرد. حال این پرسش مطرح می‌گردد که همزمان با فرا رسیدن دوسالگی حاکمیت مجدد طالبان، وضعیت شاخه داعش در افغانستان چگونه است؟

وضعیت کنونی داعش در افغانستان

طالبان بار‌ها ادعا کرده است که داعش در افغانستان توانایی تخریبی خود را از دست داده است، اما تحولات سه ماه گذشته نشان می‌دهد که گروه تروریستی داعش همچنان از قدرت کافی برای ناامن و بی‌ثبات‌سازی افغانستان برخوردار است. طی دو ماه گذشته حملات تروریستی گروه داعش در افغانستان شدت بیشتری به خود گرفته است.

در آخرین و مهم‌ترین موارد، گروه داعش با یک حمله انتحاری، نثار احمد احمدی، معاون والی طالبان در بدخشان را ترور کرد. دو روز بعد در مراسم ختم نثار احمد در بدخشان، گروه داعش بار دیگر مهاجم انتحاری را به این مراسم فرستاد که در نتیجه آن صفی الله صمیم، فرمانده پیشین این گروه در بغلان کشته شد. علاوه بر آن، منابع محلی تاکید کردند که در این حادثه ۱۸ فرد دیگر نیز کشته شده و بیش از ۳۰ نفر دیگر زخمی شدند.

داعش همچنین مسئولیت کشتن والی طالبان در بلخ و دو حمله دیگر در مقابل وزارت خارجه طالبان در کابل را نیز به عهده گرفته است. علاوه بر این، داعش در دو سال اخیر، مسئولیت چندین حمله مرگبار به مراکز آموزشی، مساجد و مراسم مذهبی شیعیان افغانستان را نیز به عهده گرفته است. به طور کلی، در شش ماه گذشته گروه تروریستی داعش بسیاری از فرماندهان طالبان را در عملیات‌های مختلف ترور کرده است.

در مجموع، پس از حاکمیت دوباره طالبان که دو سال از آن می‌گذرد، تروریست‌های داعش بیش از ۳۰۰ مورد حمله را در ولایت‌های مختلف افغانستان انجام داده‌اند. حملات داعش خراسان از نظر جغرافیایی نیز گسترش چشمگیری داشته، به طوری که از شش ولایت در سال ۲۰۲۱ به ۱۱ ولایت تا اواسط سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است.

شمار نیرو‌های داعش در افغانستان

اگرچه برآورد دقیق آمار عناصر داعش در افغانستان دشوار است، اما براساس برخی از منابع، در سال ۲۰۱۶، داعش خراسان که در اوج قدرت خود بود حدود ۴۰۰۰ تروریست داشت. اکنون نیز اکثر برآورد‌ها تعداد تروریست‌های داعشی در این کشور را حدود ۳۰۰۰ نفر تخمین می‌زنند.

اخیراً واشنگتن‌پست در گزارشی با استناد به اسناد افشا شده وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مدعی شده است «افغانستان به مرکز هماهنگی داعش تبدیل شده است و این گروه تروریستی تلاش دارد تا حملاتی را از خاک افغانستان در سراسر کشور‌ها برنامه‌ریزی کند».

طی یک ماه گذشته نیز هشدار‌ها نسبت به قدرت‌گیری داعش خراسان افزایش پیدا کرده است. ماه گذشته حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان گفت که تروریست‌های داعش از سایر کشور‌ها به افغانستان منتقل شده‌اند. اداره بازرسی ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان موسوم به «سیگار» نیز در تازه‌ترین گزارشی که از وضعیت این کشور منتشر کرده، اعلام کرده داعش جدی‌ترین تهدید برای طالبان و افغانستان به‌شمار می‌رود.

شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در تازه‌ترین گزارش خود، با ابراز نگرانی از افزایش فعالیت‌های داعش در افغانستان، اعلام کرد توان عملیاتی داعش در این کشور افزایش یافته که این تهدیدی برای کشور‌های جهان است.

شاخه داعش در افغانستان نیز اخیراً با انتشار اعلامیه‌ای به طالبان هشدار داده است که روز‌های بسیار سختی را در پیش دارند. در حقیقت، به رغم اینکه طی دو سال گذشته چندین سرکرده داعش توسط نیرو‌های طالبان کشته شده‌اند، اما در حالی که حملات داعش قدرت طالبان را کاملاً در سطح داخلی و خارجی به چالش کشیده است، ضربات طالبان عملاً موفق به کاهش فعالیت‌های داعش در افغانستان نشده است.

پاشنه آشیل طالبان

داعش خراسان اکنون به صورت هدفمند تضعیف بنیه نظامی و مشروعیت طالبان را هدف قرار داده و به پاشنه آشیل آن تبدیل شده است. این گروه از همان تاکتیک‌های «جنگ و گریز» که تا همین اواخر توسط طالبان علیه دولت پیشین افغانستان اعمال می‌شد، از جمله انفجار‌های کنار جاده‌ای و کشتار‌های هدفمند استفاده می‌کند.

پیش‌تر داعش در عملیات‌های تروریستی غیرهدفمند عمل می‌کرد و عمدتاً با هدف قرار دادن غیرنظامیان و به‌ویژه شیعیان تنها به قدرت‌نمایی و جلب نیرو می‌پرداخت؛ به شکلی که در کمتر از یک سال، تعداد اعضای این گروه در افغانستان دو برابر شد، اما در ماه‌های اخیرحملات داعش هدفمندانه و برای ناکارآمد ساختن حکومت طالبان صورت گرفته است.

پیرامون دلایل قدرت‌گیری داعش در افغانستان نیز عوامل متعددی نقش دارند. به عنوان مثال داعش از اختلافات درون طالبان که برای منافع جناحی و شخصی درگیر مبارزه‌اند بهره‌برداری کرده و توانسته بخشی از نیرو‌های جهادی از میان دیگر گروه‌های تروریستی که حتی روابط نزدیکی با طالبان دارند را جذب کند. همچنین اختلاف قابل توجهی در میان رهبری طالبان پاکستان و افغانستان وجود دارد که به داعش اجازه داد تا اعضای آن را جذب کند.

از سوی دیگر موفقیت این گروه در انجام حملات پرسروصدا در افغانستان علیه شهروندان افغان و اقلیت شیعیان، موجب جلب بیشتر منابع مالی از هسته مرکزی داعش در خارج از کشور بوده است که کمک مهمی به توانمندی داعش خراسان برای جذب نیرو بوده است. گزارش‌هایی نیز وجود دارد که تعداد کم، اما رو به رشدی از اعضای سابق سرویس اطلاعاتی و واحد‌های نظامی نخبه افغانستان به داعش خراسان پیوسته‌اند تا در برابر طالبان مقاومت کنند.

شایان ذکر است که قدرت‌نمایی و افزایش فعالیت‌های تروریستی داعش در افغانستان در حالی است که طالبان می‌گوید گروه داعش خراسان به سرعت در حال نابودی است. به بیان دیگر در حالی که طالبان در مواردی ساعت‌ها با عناصر داعش حتی در کابل، پایتخت افغانستان درگیری داشته است، اما در بیانیه‌های رسمی، همواره حضور این گروه را انکار و توانایی آن را ضعیف جلوه داده است.

در واقع به رغم ابراز نگرانی کشور‌های منطقه‌‎ای و سازمان‌های بین‌المللی از گسترش فعالیت داعش در افغانستان، مقامات ارشد طالبان بار‌ها اعلام کرده‌اند درخصوص فعالیت داعش در افغانستان بزرگ‌نمایی شده و این گروه در حال از بین رفتن است. در همین راستا، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان در سخنانی نگرانی کشور‌ها از فعالیت داعش را بزرگ‌نمایی این گروه عنوان کرده و گفته است: «داعش گاهی مخفیانه و با مهارت حملاتی را انجام می‌دهد که نسبت به تجاربی که ما داشتیم و مردم افغانستان آن را دیده‌اند، نزدیک به یک درصد است.»

این در حالی است که داعش علاوه بر به چالش کشیدن اقتدار سیاسی و ایدئولوژیکی، اقتدار امنیتی و توان ثبات‌آفرینی طالبان در نزد افکار عمومی داخلی و جامعه بین‌المللی، اکنون با درپیش گرفتن استراتژی و شیوه‌های جدید عملیاتی از جنبه‌های دیگری نیز سد راه تلاش‌های حکومت طالبان برای کاهش مشکلات اقتصادی و پذیرش بین‌المللی شده است.

در پایان این نکته لازم به ذکر است که قدرت‌گیری داعش در افغانستان تهدید علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع به دلیل مرز مشترک طولانی کشورمان با افغانستان هرگونه تحولی در داخل این کشور، بر امنیت ملی ایران نیز تأثیر می‌گذارد.

در همین راستا اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران روز یکشنبه در بیست‌وچهارمین مجمع عالی فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران گفت: «حدود ۲۰۰ نفر از اعضای داعش وارد کشور شده و به دنبال تحرکات ایذایی و بی‌ثبات‌سازی در سطح کشور و منطقه بودند، اما با برخورد‌ها و دستگیری‌های اخیر، شاهد خنثی‌سازی اکثریت آن‌ها هستیم.» تحرکات اخیر گروه تروریستی داعش و اظهارات اخیر مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران نیز آمادگی مضاعف نیرو‌های نظامی در مرز‌های کشور و هوشیاری بیشتر نیرو‌های امنیتی را می‌طلبد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: داعش طالبان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل گروه تروریستی داعش گروه تروریستی داعش در افغانستان قدرت گیری داعش تبدیل شده داعش خراسان پاشنه آشیل گروه داعش ماه گذشته کشور ها کشته شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۳۳۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟

یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمت‌هایی از این استان به‌طور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه می‌کند و حتی سیل نیز خسارت‌های قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.

به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نه‌چندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین می‌رود. همین بارش‌ها در صورت مدیریت صحیح می‌تواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبرد‌های مدیریتی باعث شده تا سیستانی‌ها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.

از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ در سیستان‌وبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعه‌ای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویت‌ها را جابه‌جا کرده است.

نیم قرن چانه‌زنی بر سر آب

به دنبال کشمکش‌های تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوه‌های هندوکش سرچشمه می‌گیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخست‌وزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. بر‌اساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سال‌های معمولی و نرمال آبی است.

این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص می‌شود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب می‌باشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب می‌رسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سال‌های اخیر با وجود دیدار‌ها و گفتگو‌های متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.

ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیا

کارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سد‌هایی که در افغانستان ساخته می‌شود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشور‌هایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازی‌های افغانستان روی کانال هیرمند و سد‌های دربندی‌خان و هریرود نقش بسزایی دارند.

درواقع افغانستان با این سرمایه‌گذاری‌های خارجی موفق به اجرای برنامه‌های آبی خود شد و ایران یکی از کشور‌هایی است که از این پروژه‌ها متضرر می‌شود. امنیتی‌سازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند نیز نسبت به کوچک‌ترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان می‌دهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیرو‌های فعالی کم‌نصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغه‌ها و طرح‌های همان تعداد محدود هم بی‌توجهی می‌شود. برای درمان مشکل آب، طی دهه‌های اخیر سرمایه‌های زیادی به بهانه اجرای طرح‌های توسعه‌ای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرح‌های پرهزینه تقریبا هیچ آورده‌ای برای مردم این منطقه نداشته است.

مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشد

در روز‌های اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارش‌های قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آن‌ها چاره‌ای جز روانه کردن آب‌های سرریز شده به سمت ایران نداشته‌اند. با این حال مقامات دو کشور واکنش‌های مثبتی نسبت به این موضوع نشان داده‌اند.

ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستان‌وبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سد‌ها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.

علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم با ابراز امیدواری از ادامه‌دار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنی‌ها و نشست‌های متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.

درویش: طالبان اراده مثبتی ندارد

محمد درویش فعال محیط‌زیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانه‌ای است که آورده‌اش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته می‌شود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.

دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج می‌شود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان می‌رود. گزارش‌هایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراه‌رود» آمده.

فراه‌رود یکی دیگر از رودخانه‌هایی است که از افغانستان جاری می‌شود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالاب‌های تشکیل‌دهنده دریاچه هامون است، می‌رسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آن‌ها اگر می‌توانستند این آب را هم نمی‌دادند.

در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراه‌رود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون می‌شده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا می‌کرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالاب‌ها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد می‌کند و پرندگان برمی‌گردند.

اگر گود زره شوره‌زار است، پس هامون هم شوره‌زار حساب می‌شود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شوره‌زار می‌شود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و می‌خواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق می‌افتاد، هم ایران از آن نفع می‌برد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم می‌توانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم می‌شد و چشمه‌های گرد و خاک هم مهار می‌شد.

اما افغان‌ها میانبر زده‌اند و اجازه نمی‌دهند که آب وارد ایران شود و می‌خواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق می‌تواند در کوتاه‌مدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود می‌آید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخش‌های غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آن‌ها هم آسیبش را خواهند دید.»

رهاسازی آب به نفع افغانستان است

متاسفانه مذاکره‌کنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق می‌تواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیاز‌های خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آن‌ها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانه‌هایی هستند که وارد افغانستان می‌شود و ایران هم جلوی آن‌ها را نگرفته.

اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آب‌ها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشور‌ها بهتر باشد و وضعیت رفاهی‌شان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و می‌توانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قوی‌تری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگ‌ترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانی‌ها را داشته باشد تا آن‌ها هم هوای افغانستانی‌ها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف می‌شود.

می‌توانیم حتی بیشتر حقابه بگیریم

درویش معتقد است که افغانستان به‌شدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه باد‌های ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به باد‌های ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کرده‌اند و ما می‌توانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربین‌ها زیاد شود. سپس برق را به کشور‌های همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم می‌تواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانی‌ها آب می‌دهیم، در عوض از آن‌ها برق می‌گیریم و این یک معادله برد-برد است.

به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمه‌های تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر می‌شود و حتی می‌توان در آنجا پنل‌های خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که می‌خواستند از حقابه برای تامین آب نه‌فقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمی‌رسد و ایرانی‌ها می‌خواهند برای توسعه شهر‌های خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابه‌ای به تالاب بین‌المللی هامون نرسید و چشمه‌های تولید گرد و خاک افزایش یافت.

باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاه‌های ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کرده‌اند و ما خودمان این فهم بوم‌شناختی را به آن‌ها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آن‌ها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زاینده‌رود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سد‌ها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانی‌ها همین بلا‌ها را بر سر هیرمند و هریرود می‌آوردند و اجازه نمی‌دادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»

حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنید

درویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستان‌وبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمی‌کند. سیستان منطقه بسیار کم‌بارشی است و میانگین بارندگی‌هایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش می‌آمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسن‌همجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیه‌خانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبه‌رو می‌شوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده می‌کنند تصفیه نمی‌شود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری می‌شود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیه‌خانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دست‌کم بر‌ای کشاورزی می‌شود از آن استفاده کرد. این کار‌های مهمی است که ایرانی‌ها باید در آن منطقه انجام دهند.»

دیگر خبرها

  • پرسپولیس و پارادوکس مدافعان میانی؛ ستاره‌های منجی یا پاشنه آشیل؟
  • بازداشت ۳۸ نفر به ظن همکاری با داعش در ترکیه
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • نگرانی روسیه درباره تهدیدات گروه‌های تروریستی از افغانستان
  • باورهای ارتباطی غلط تبدیل به پاشنه آشیل زندگی زوج‌ها شده است
  • پاشنه آشیل مجلس دوازدهم از نگاه سخنگوی حزب اعتدال و توسعه /جریان رائفی پور به دنبال هدایت و مدیریت مجلس است
  • طالبان سه کشور همسایه را به حمایت از داعش متهم کرد | همسایه سوم کدام است؟
  • کابل: هیچ گروه تروریستی در افغانستان فعال نیست
  • داعش در افغانستان از بین رفته است
  • طالبان: سه کشور همسایه زمینه داعش در منطقه را فراهم کرده‌اند